پسر به دختر گفت: متن زیبایی است، تا من بروم آبی به صورتم بزنم تو آن را بخوان. در آن متن نوشته شده بود: خانم زرنگ! از این به بعد با هیچ پسری دوست نشو، اگر هم شدی، پیشنهاد رفتن به رستوران را قبول نکن! حالا این دفعه پول ناهار را حساب کن تا دفعه دیگر هوس دوستی با پسران و غذای مجانی نکنی! با این حال غذای خوشمزه ای بود. مرسی!

داستان کوتاه آموزنده

داستان کوتاه آموزنده8

داستان کوتاه آموزنده7

داستان کوتاه آموزنده6

غذای ,متن ,هوس ,پسران ,کن ,دوستی ,ناهار را ,پول ناهار ,دفعه پول ,را حساب ,حساب کن

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کف سازی|بتن سخت|بتن منقش|چسب بتن|ضدیخ بتن|ضدیخ ملات|تیغه ماله پروانه|سینی ماله محتوای آموزش غیرحضوری متوسطه ادب خبر صبحگاهی بازار درب هوشمند مرکز نشر الکترونیک آثار استاد اکبر دهقان (رحمت الله علیه) نایاب دانلود جویا افزار ماندگار پرسیا خدمات کار در ارتفاع بدون نیاز به داربست سریع ترین سایت دنیا عقل و عشق